حجت الاسلام طاهری: اگر انگیزه سکولاریسم در غرب پدید آمد از عملکرد بد متولیان کلیسا بوده است.
به گزارش دیمه نیوز، حجت الاسلام والمسلمین “ابراهیم طاهری”؛
* عامل دیگر انگیزه سکولاریسم
مردم اگر ببینند مبلغان دین و مذهب به آنچه فرمان خداست عمل می کنند یقینا شیفته معارف الهی می شوند .
در غرب اگر انگیزه سکولاریسم پدید آمد ، از عملکرد بد کلیسا بوده است .
عامل دیگر بوجود آمدن این « تفکر » اقتدار صنعتی و علمی در غرب است . اقتدار علمی تا آنجا پیش رفت که دریا را تا اعماقش و آسمان را تا اوجش تسخیر کند و ادعایش این است که هیچ ناشناخته ای در پیش نداریم مگر این که امید شناختش هست .
این اقتدار سبب شد که بگویند دین و سیاست و اخلاق و حتی حقیقت را خودمان می سازیم !! این همان است که قرآن می فرماید : « فرحوا بما عندهم من العلم » ( غافر 83 ) آن مردم نادان ، به دانش خود مغرور شدند
غرور ناشی از پیشرفت علم و صنعت و تکنولوژی آنان را از خود بی خود کرد ، حال آنکه معلومات بشر در برابر مجهولات او ناچیز است . چنانکه قرآن فرمود : « و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا »
( اسراء 85 ) آنچه از علم به شما دادند بسیار اندک است .
آنچه بیان شد مربوط به انگیزه پیدایش سکولاریسم بود و ممکن است عوامل دیگری هم داشته باشد ، که ما به همین اندازه بسنده می کنیم.
* سکولاریسم و « عقل کفائی »
گروه های مختلف با تفکرهای متفاوتی قائل به سکولاریسم هستند اما همه در این مشترکند که قائل به « کفایت عقل » می باشند .
تفکر سکولاریسمی قایل به « کفایت عقل » است و این البته با نظریه « لزوم عقل » تفاوت می کند . خواهیم گفت عقل « لازم » هست اما « کافی » نیست و خواهیم گفت همانطور که نظریه کفایت نقل ، صحیح نیست ، نظریه کفایت عقل هم صحیح نیست .
پس اختلاف تفکر سکولاریسمی با اندیشه دینی و اختلاف یک سکولار با یک دیندار در اصل
« عقل » نیست بلکه در « لزوم » یا « کفایت » عقل است .
یک سکولار قایل به کفایت عقل است ولی یک دیندار قایل به کفایت نیست اما قایل به لزوم هست، سکولاریسم قایل به انحصار تدبیرگری در عقل است به خلاف دین که هر چند عقل را نفی نمی کند ولی قایل به انحصار هم نیست و نقل را هم دخیل می داند .
* سیر عقل گرایی
قبل از غرب ، در شرق تفکر عقل گرایی وجود داشته است . براهمه گروهی از هندیها هستند که خیلی پیش از غربیها با استناد به وجود عقل ، منکر وحی و نبوت شدند و عقل را کافی دانستند . این اندیشه در عصر متکلمین اسلامی نظیر فخر رازی ، محقق طوسی ، ایجی و تفتازانی طرح و پاسخ آن داده شده است . حال نمی دانیم آیا این تفکر براهمه بود که از خاور به باختر رفت و آنان نیز عقل گرا شدند ؟ و یا روی توافق اندیشه ها در غرب هم عده ای عقل گرا شدند و عقل را کافی دانستند ؟ به هر حال غربیها هم عقل گرا شدند و گفتند نیازی به وحی نداریم . این عقل گرایی باعث شد متون مقدس آنان قداست خود را از دست داد و گفتند نیازی به آن نداریم . کم کم گفتند این متون ، اسطوره و افسانه است و بعد هم گفتند : افیون است . این چنین نبود که از اول بگویند : دین افیون است ، اول گفتند : نیاز نداریم ، بعد گفتند : اسطوره است و سپس گفتند : « افیون است » .
زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه سود
دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند
* به عقل گرایی نیز رضایت ندادند
چه این که از عقل گرایی هم تنزل کردند و به « علم گرایی » یعنی « حس گرایی » در آمدند و گفتند آن چه با حس عادی یا حس مسلح ثابت شد معتبر است و آن چه بدین وسیله ثابت نشد معتبر نیست . این فکر همان فکر اسرائیلیها است که به حضرت موسی گفتند : ما خدای نادیدنی را نمی پذیریم ، ما چیزی را می پذیریم که ببینیم « لن نومن حتی نری الله جهره » ( بقره 55 )
« ای موسی ! ما به تو ایمان نمی آوریم تا آنکه خدا را آشکار ببینیم و « ارنا الله جهره »
( نساء 153 ) خدا را بچشم ما آشکار بنما.
این دو طایفه آیات نشانه حس گرایی بنی اسرائیل است . « سامری » که از این تفکر آگاه بود . گوساله ای ساخت که صدا داد و گفت : « هذا الهکم و اله موسی » ( طه 88 ) خدای شما و خدای موسی همین است. وقتی غریبها حس گرا شدند گفتند : معیار در معرفت شناسی این است که چیزی اثبات پذیر یا ابطال پذیر باشد ، یعنی با حس ثابت و با حس ابطال کنیم . چیزی را که نتوان با حس ثابت یا باطل کرد ، « بی معنی و مهمل » است . پس اول از « وحی » جدا شدند و به بارگاه « عقل » رسیدند و بعد از آنجا تنزل کرده و به « حس » منتقل شدند ؛ حس هم که معیار ارزشی ندارد .
حس بر اساس « قد افلح الیوم من استعلی » ( طه 64 ) « والحق لمن غلب » و در نهایت به
« اصاله اللذه » سقوط کردند . قهرا اصول ارزشی از دست خواهد رفت زیرا « خوبی و بدی » قابل « احساس » نیست . آنچه را نفس « لذیذ بداند » خوب می شمرد و آنچه را « لذیذ نداند » بد قلمداد می کند .
رسالت ما دفاع از مبانی دینی و ارزشهای نظام جمهوری اسلامی است . امروز به برکت خون پاک شهداء و همت بلند مردم مسلمان به رهبری امام راحل و رهبر فرزانه امت بوجود آمده ، در جامعه ای که فرصتهای فراوانی در جهت نشر معارف دین مبین اسلام در عرصه های مختلف فلسفی ، حقوقی ، سیاسی ، جامعه شناسی ، روانشناسی و … به عهده عالمان و دلسوزان دین نهاده است کوتاهی جایز نمی باشد پاسخ به شبهات مخلفان و منحرفان و گج اندیشان وظیفه همه دلسوزان دین است .
ادامه دارد …
پایان خبر/
نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم طاهری، استاد دانشگاه های آزاد اسلامی و پیام نور واحد فیروزکوه و امام جماعت مسجد جامع این شهر.